سلامت نیوز: روند روبهرشد خودكشی در ایران از دهه ٨٠ به بعد نگرانكننده است. آمارها نشان میدهد كه خودكشی از سال ٨٠ تا ٩٤ حدود ٦٥درصد رشد داشته است؛ این در حالی است كه از سال ٩٣ تا ٩٤ مرگ خودخواسته در ایران با افزایش ٣٥ درصدی مواجه بوده است.
به گزارش سلامت نیوز، شهروند نوشت: خیلیها معتقدند كه عوامل گوناگونی مثل فقر، افسردگی، شرایط اجتماعی در بروز این رفتار موثر است؛ در حالی كه موسس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران جنسیت را هم در بروز خودكشی موثر میداند. كاظم ملكوتی كه مرداد امسال از سوی مدیرکل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به سمت مشاور علمی برنامه کشوری پیشگیری از خودکشی منصوب شد، در حاشیه نشست «چالش نهنگ آبی» كه اوایل آذرماه برگزار شد، به چند پرسش درباره خودكشی پاسخ داد: «در همه جای دنیا اقدام به خودكشی از طرف زنان دو تا سه برابر بیشتر از مردان است اما فوتیها در میان مردها سه برابر بیشتر است و این موضوع در ایران هم صدق میكند.» او معتقد است كه ٦٠درصد از افرادی كه خودكشی كردهاند از خدمات روانشناختی استفاده نمیكنند؛ در حالی كه خودكشی قابل پیشگیری است.
به عنوان فردی كه جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران را پایهگذاری كردید، تاكنون در تحقیقاتتان درباره مهمترین دلایل خودكشی در ایران به چه عواملی رسیدهاید؟
خودكشی چندعاملی است؛ یعنی همه عوامل روانی، خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی باید دست به دست هم بدهند تا شخص به سمت خودكشی هدایت شود؛ آن هم در شرایطی كه هر آدمی ظرفیت خاصی برای روبهرویی با مسائل و مشكلات دارد. البته وزن این عوامل یكسان نیست؛ یعنی باید یك آدم فقیر همزمان افسرده هم باشد تا خودكشی كند اما احتمال خودكشی آدم افسرده پولدار هم وجود دارد، پس وزن «افسردگی» با «فقر» متفاوت است و وزن آن قویتر است. بنابراین عوامل مختلف جنسیتی، شخصیتی و روانی كه كنار هم جمع میشوند، بر اساس وزنشان میتوانند فرد را به سمت خودكشی هدایت كنند.
گفته میشود كه جنسیت هم در خودكشیها نقش دارد و حتی برخی معتقدند كه دختران در جامعه ما در مواجهه با خودكشی آسیبپذیرترند به این معنا كه امكان تخلیه هیجانی ندارند و فرصت صحبت و ابراز وجود به آنها داده نمیشود؛ این موضوع را قبول دارید؟
بله؛ در همه جای دنیا اقدام به خودكشی از طرف زنان دو تا سه برابر بیشتر از مردان است اما فوتیها در میان مردها سه برابر بیشتر است با وجود این در برخی شهرستانهای غربی آمار فوتی زنانو دختران برابر هم میشود و گاهی هم حتی این آمار برای زنان و دختران از مردان بالاتر می رود؛ قانون نیست اما میانگین كشور اینطور نشان میدهد.
یعنی جنسیت در بكارگیری روشهای خودكشی موثر است؟
بله؛ مردان از روشهای شدیدتری برای خودکشی استفاده میکنند؛ روشهایی كه به مراتب قطعیتر و سختتر است.
در میان كسانی كه خودكشی میكنند همیشه افرادی بودهاند كه چندینبار خودكشی ناموفق داشتهاند تا درنهایت منجر به فوت شده است. آیا این افراد تحت نظر قرار میگیرند؟
هر اقدام به خودكشی شانس اقدام دیگر را افزایش میدهد. از ١٠ماه گذشته افرادی كه خودكشی ناموفق داشتهاند در چهار استان ایران تحت پوشش قرار گرفتهاند؛ حداقل با آنها تماس گرفته میشود تا روند مراجعه آنها به پزشك بررسی شود؛ چون مطالعات در ایران نشان میدهد كه ٦٠درصد از كسانی كه ناراحتیهای اعصاب و روان دارند از همین خدمات روانی كه در دسترس است، استفاده نمیكنند. یكی از دلایل این مراجعهنكردن به پزشك هم پایینبودن سواد رسانهای و پایینبودن سواد بهداشت روانی است چون اگر سواد رسانهای و بهداشت بالا باشد، حداقل اینكه افراد بیمار به پزشك مراجعه میكنند و استفاده از خدمات روانی نرخ خودكشی را كاهش میدهد.
اخبار زیادی هم درباره خودكشی دانشجویان و نخبگان وجود دارد كه البته كمتر هم رسانهای شده است آیا این برداشت از نظر شما درست است؟
خیر؛ در عوامل دموگرافیك این تمایل برعكس است یعنی كسانی كه اقدام به خودكشی میكنند سوادشان كمتر است و بیشتر تحصیلات راهنمایی و دیپلم دارند به ویژه كسانی كه خودسوزی كردهاند، تحصیلات كمتری نسبت به كسانی كه قرص خوردهاند، دارند. همچنین خودكشی در روستاها و خودسوزی در میان زنان بیشتر است. اگر این ریزفاكتورها را بشناسیم خیلی بهتر میتوانیم از آن جلوگیری كنیم. در این میان ممكن است فردی افسردگی و زمینه بیماری نداشته باشد اما یك دفعه منفجر شود و تحت تأثیر شرایطی به خودكشی فكر كند؛ آسیبی كه در كشورهای شرقی كه زلزله و جنگ دیدهاند، بیشتر است در حالی كه در كشورهای غربی خودكشی بر اثر ناامیدی بیشتر است.
با تمام این حرفها فكر میكنید آمار خودكشی نسبت به گذشته بیشتر شده است یا تأثیر شبكهها و وسایل ارتباط جمعی باعث افزایش بازتاب آن شده است؛ مثلا در گذشته اگر كسی خودكشی میكرد حتی خانوادهها هم آن را پنهان میكردند و در بیشتر موارد حتی به ثبت هم نمیرسید و حاكمیت هم كمتر آمار آن را ارایه میكرد.
متاسفانه با وجود تمامی مداخلهها اما یك روند روبهرشدی در افزایش خودكشی وجود دارد. در گذشته میزان خودكشی در كل كشور چهارونیم در هر ١٠٠هزار نفر بود اما حالا با رشد یك درصدی به پنجونیم در ١٠٠هزار رسیده است. البته این آمار در استانهای غربی بیشتر است و در برخی شهرها حتی تا ٢٥ در ١٠٠ هزار هم میرسد. بنابراین بهرغم تمام مداخلهها یك ترند نیمدرصدی برای افزایش خودكشی بوده است.
خانوادههایی كه یكی از اعضای آنها بر اثر خودكشی از دست رفتهاست، چقدر در معرض آسیب قرار دارند؟ آیا اصلا تحتپوشش خدمات روانشناسی قرار میگیرند؟
كسانی كه یكی از افراد خانوادهشان خودكشی كرده است در معرض آسیب بیشتری هستند. این افراد باید تحت نظر قرار بگیرند اما هنوز در ایران هیچ برنامهای برای تحت نظر گرفتن این خانوادهها وجود ندارد و این مسأله در حال حاضر یكی از ضعفهای ما هست. در خودكشی دختران اصفهانی هم كه دیدیم یكی از این افراد مادرش خودكشی كرده بود. بنابراین مسأله تحتپوشش قرارگرفتن این خانواده یك ضرورت است و نباید بهسادگی از آن گذر كرد.
برنامهای در این زمینه وجود دارد؟
تصمیم داریم اما یك پلان مشخص نداریم، ما در ابتدا باید همان برنامههایی را که داریم بهدرستی اجرا کنیم. الان همین برنامههای مداخلهگری كه در استانهای مختلف اجرا میشود را اگر بتوانیم، درست باید اجرا کنیم، اما متاسفانه مشكلات زیاد است. مثلا در چهار استانی كه از سال گذشته مداخلهها را برای آن شروع كردهایم همچنان مقاومتهایی وجود دارد و ٦٠درصد افراد اصلا اجازه مداخله نمیدهند یا شماره تماسشان را اشتباه میدهند؛ چون میترسند آبرویشان برود. خانواده میخواهد برای پسرش زن بگیرد یا دخترش را شوهر بدهد، میترسد آبروریزی شود؛ در صورتی که اگر در رسانهها درباره خودکشی بهعنوان یک آسیب حرف بزنیم تا انگزدایی شود، مقاومت خانوادهها و افراد برای پنهانکردن ماجرا هم کم میشود. هر چه رسانهها بیشتر به سمت بالابردن سواد جامعه در اینباره بروند و شدت انگ كاهش یابد، امكان مداخلات روانشناسی راحتتر خواهد شد نه اینكه با اطلاعرسانی نادرست كه درباره «نهنگ آبی» اتفاق افتاد به شناسایی آن دامن بزنیم.
به نظر شما استراتژی رسانهها باید در برابر رسانهها چطور باشد تا در عین اطلاعرسانی و آگاهیدهی مبلّغ آن هم نباشد؟
به هیچوجه نباید آن را پنهان كرد باید از آن صحبت كرد؛ چون خودكشی نوعی بیماری و آسیب اجتماعی است. باید مردم بدانند و اینطور هم نیست تا از خودكشی حرف بزنیم یكنفر برود این عمل را انجام بدهد. مردم باید درباره خودكشی اطلاعات داشته باشند ما هم وظیفه داریم از بیمار سوال كنیم كه فكر خودكشی دارد یا نه؟ اگر سوال نپرسیم، مرتكب اشتباه شدهایم. تحقیقات ما نشان داده است خیلی از كسانی هم كه بر اثر خودكشی فوت كردهاند، حتما طی یكسال گذشته آن به پزشك مراجعه كردهاند اما خودشان نتوانستهاند از آن حرف بزنند و پزشك هم درباره آن نپرسیده است. در صورتی كه اگر پرسیده میشد پیشگیری هم برای آن انجام میشد؛ چون خودكشی قابل پیشگیری است. مداخلات روانشناختی كه در خرمآباد انجام شد، باعث كاهش ٥٠ درصدی خودكشی در این شهر شد.
نظر شما